چانه زدن: یکی از دکانی برگذرد گوید: جامها بمن بنمای تا اختیار کنم یکی هیچ جواب نگوید و ننماید. داند که وی نخرد اگر چه بسیار لکالک کندچانه زدن: یکی از دکانی برگذرد گوید: جامها بمن بنمای تا اختیار کنم یکی هیچ جواب نگوید و ننماید. داند که وی نخرد اگر چه بسیار لکالک کند